English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (558 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line U بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
line of collimation U خط تنظیم عدسی دوربین
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
far sighted U دوربین
binocular U دوربین
far seeing U دوربین
longsighted U دوربین
cameras U دوربین
the penetration of a telescope U دوربین
presbyopic U دوربین
opera glasses U دوربین
far-sighted U دوربین
long sighted U دوربین
telescopes U دوربین
night glass U دوربین شب
camera دوربین
telescope U دوربین
director sight U دوربین هادی
observation camera U دوربین نظارت
CCTV camera U دوربین نظارت
box camera U دوربین قوطی
security camera U دوربین نظارت
metascope U دوربین تک چشمی
miniature camera U دوربین مینیاتوری
drawtube U لوله دوربین
elbow telescope U دوربین بازویی
camera tube U دوربین تلویزیونی
sight U دوربین دیدن
sights U دوربین دیدن
camera nadir U خط لولای دوربین
television camera tube U دوربین تلویزیونی
telescopy U فن استعمال دوربین
the penetration of a telescope U قوه دوربین
theodo;ite U دوربین مهندسی
field glass U دوربین صحرایی
eye piece U عدسی سر دوربین
electron camera U دوربین الکترونی
pickup tube U دوربین تلویزیونی
box cameras U دوربین قوطی
surveillance camera U دوربین امنیتی
lens U عدسی دوربین
spyglass U دوربین کوچک
security camera U دوربین امنیتی
vial U حباب دوربین
CCTV camera U دوربین امنیتی
binocular U دوربین دوچشمی
closed-circuit camera U دوربین امنیتی
hypermetrope U ادم دوربین
observation camera U دوربین امنیتی
gun sight U دوربین توپ
color camera U دوربین رنگی
opticians U دوربین فروش
computing sight U دوربین محاسب
optician U دوربین فروش
coarse sight U دوربین یدکی
cross hair U خط داخل دوربین
binocular U دوربین دو چشم
telescopes U دوربین نجومی
reflex sight U دوربین منشوری
surveillance camera U دوربین نظارت
kodak U دوربین عکاسی
telescope U دوربین نجومی
reticle U عدسی دوربین
closed-circuit camera U دوربین نظارت
camera-shy U بیزار از دوربین
camera window U دریچه دیافراگم دوربین
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
reticle U تار موی دوربین
computing gunsight U دوربین محاسب توپ
fixed reticle U عدسی ثابت دوربین
riflescope U دوربین روی تفنگ
surveillance camera U دوربین مدار بسته
sightings U دیدن از داخل دوربین
camera دوربین یا جعبه عکاسی
dumpy level U تراز دوربین دار
reticle U شبکه دوربین نجومی
glass U ایینه شیشه دوربین
drawtube U دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
CCTV camera U دوربین مدار بسته
observation camera U دوربین مدار بسته
telescopic alidade U عضاده دوربین دار
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
security camera U دوربین مدار بسته
vidicon U لوله دوربین عکاسی
sighting U دیدن از داخل دوربین
snooper scope U دوربین تعقیب و دیدبانی
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
minicamera U دوربین خیلی کوچک
camera axis U محور دوربین عکاسی
tacheometer U دوربین نقشه برداری
tachometric sight U دوربین مسافت یاب
tachometric sight U دوربین مسافت سنج
tachymeter U دوربین مسافت یاب
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
minicam U دوربین خیلی کوچک
miniature camera U دوربین تصاویر کوچک
closed-circuit camera U دوربین مدار بسته
macrometer U دوربین مسافت سنج
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
infrared viewer U دوربین دیدبانی شبانه
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
spotting scope U دوربین روی سه پایه
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
sight U دوربین نشانه روی
sights U دوربین نشانه روی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
colminator U دوربین شاخص توپ
camera magazine U کاست فیلم دوربین
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
camcorders U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorder U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
telescopic alidade U سمت گیر دوربین دار
opticians U عینک فروش دوربین ساز
powers U درشت نمایی قدرت دوربین
powered U درشت نمایی قدرت دوربین
computing gunsight U دوربین محاسب عناصر تیر
focal length U فاصله کانونی دوربین یاعدسی
power U درشت نمایی قدرت دوربین
reticle U میدان دید داخل دوربین
powering U درشت نمایی قدرت دوربین
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
dynameter U اسباب سنجش قوه دوربین
trick U درجه بندی عدسی دوربین
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
optician U عینک فروش دوربین ساز
helioscope U دوربین افتاب بینی خورشیدبین
image camera tube U لامپ تصویر میانی دوربین
eyeglass U شیشهء دوربین یاذره بین
air cartographic camera U دوربین عکس برداری هوایی
cross hair U تار موی وسط دوربین
glass U دستگاه ارتفاع سنج دوربین
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
instrument U وسیله دوربین یا زاویه یاب
tribrach U گهواره نصب دوربین نقشه برداری
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
hyperope U مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
sound camera U دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
snooperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
phototelescope U دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
sniperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
angular velocity bombsight U دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
synchronous sight U دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
field glass U عدسی درونی دوربین یاذره بین
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
field of view U حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
starlight scope U دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
floating reticle U تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
theodolites U دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolite U دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
plumb point U نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
reticle U تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
panoramas U منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panorama U منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
object glass U عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
presbyope U شخص پیرچشم شخص دوربین
kinematograph U دستگاه سینما دوربین سینما
presbyopia U شخص پیرچشم شخص دوربین
coarse setting U تنظیمات دقیق دوربین یازاویه یاب بستن تنظیمات جزیی به زاویه یاب
boresight U محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی
stereoscope U جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
pile U یک تارموی
piled U یک تارموی
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com